معنی حجر عسلی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حجر عسلی. [ح َ ج َ رِ ع َ س َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) سنگی است چون بسایند رطوبت آن بغایت شیرین بود و بقوه ٔ شادنه بود و منفعت وی مانند حجر لبنی بود در همه حالات. (اختیارات بدیعی). ابن البیطار در مفردات گوید: (قال) دیسقوریدوس فی الخامسه هو حجرٌ شبیه فی جمیع حالاته بالحجر اللبنی غیر ان هذا الحجر اذا حک خرجت منه رطوبه شدیده الحلاوه جداً و قدینقع مما ینقع منه اللبنی -انتهی. صاحب تحفه گوید: سنگی است سفید و سائیده ٔ او غلیظ مایل بزردی وشیرین مایل بحرارت و منقی قروح و در افعال ضعیفتر از حجر لبنی است. و در بعض کتب هندی آمده است که حجر عسلی بقوت شادنه باشد. و صاحب نزهه القلوب گوید: طعم آن چون عسل شیرین است و لونش مانند شادنج است. و دربعض کتب آمده است سنگی باشد باحکاکت باحلاوت مفرط.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر