معنی حجر سماوی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حجر سماوی. [ح َ ج َ رِ س َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) حجر بقرانی. حجر بقران. حجاره الجو. حجرالصواعق.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر