معنی حب الراس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حب الراس. [ح َب ْ بُرْ را] (ع اِ مرکب) زبیب الجبل. (ضریر انطاکی). کشمش کولی. کشمش کاولیان. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). زبیب بری. میویزک. میویزج. اسطافیس اغریا.
فرهنگ فارسی هوشیار
مو ریزک از گیاهان (اسم) مویزک
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.