معنی حبیب اصفهانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حبیب اصفهانی. [ح َ ب ِ اِ ف َ] (اِخ) (میرزا...) معروف به حبیب افندی، معلم ادبیات فارسی در استانبول. وی کتابی به نام «دستور سخن » در دستور زبان فارسی نگاشت وآن را در استانبول به سال 1287 هَ. ق. چاپ کرد و سپس مختصر آن را به سال 1308 هَ. ق. در همان جا به نام «دبستان پارسی » طبع کرد. در دیباچه ٔ دبستان گوید:من بنده ٔ شرمنده حبیب اصفهانی پس از نوشتن دستور سخن و چاپ آن به اهتمام بندگان حسنعلی خان امیرنظام چون دیدم که نسخه ٔ آن مطول است خواستم... آن را مختصر کنم... و این محصول چند سال تعلیم خود را مسمی به اسم دبستان پارسی گردانیدم ». برون گوید: وی در پایان قرن نوزدهم میلادی در استانبول وفات یافته است و در میان گویندگان متأخر در هزل سرائی با عبید زاکان همسری بلکه بر وی تفوق داشته، در آخر عمر به استانبول رفت، و به عضویت انجمن معارف انتخاب گردید و در آنجا کتاب خط و خطاطان را به ترکی تألیف و به سال 1305 هَ.ق. چاپ کرد. وی دیوان بسحاق اطعمه و نظام قاری را تصحیح و به سال 1303 هَ. ق. در چاپخانه ٔ ابوالضیاء در غلطه ٔ استانبول چاپ کرد و منتخب و کلیات عبید زاکان را با مقدمه ٔ فارسی خود و مقدمه ای به زبان فرانسه از مسیو فرته در استانبول در چاپخانه ٔ ابوالضیاء توفیق به سال 1303 هَ. ق. (1885م.) چاپ کرده است. رجوع به تاریخ ادبیات ایران بروان ج 3 ص 264 و 286 و 369 و الذریعه ج 7 ص 179 و ج 8 ص 160 و فهرست نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ سلطنتی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر