معنی حالی شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حالی شدن. [ش ُ دَ] (مص مرکب) یافتن. دریافتن. فهمیدن. نیک فهم کردن.

فرهنگ معین

(شُ دَ) [ع - فا.] (مص ل.) (عا.) فهمیدن، درک کردن.

حل جدول

فهمیدن.

فهمیدن

فرهنگ فارسی هوشیار

تلقین کردن، فهمانیدن

فرهنگ عوامانه

فهمیدن است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر