معنی حافظ پناهی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حافظ پناهی. [ف ِ پ َ] (اِخ) به کمان ابرو مشهور است، وی از اهل خراسان بود، و آواز خوب داشت چنانکه دو سه جا وظیفه می گرفت، صاحب طبع نیک و دیوانیست. (ترجمه ٔ مجالس النفائس ص 147).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.