معنی جیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

[ع.] (اِ.) آهک زنده.

و ویر کردن (رُ.کَ دَ) (مص ل.) داد و فریاد کردن.

(اِ.) پوست دباغی شده نرم که از آن لباس، کفش، کیف و غیره تهیه کنند.

(ص. ق.) زیر، نازک، (اِ.) جیغ. [خوانش: [طبر. گیل]]

فرهنگ عمید

نوعی چرم دباغی‌شدۀ نرم که در تهیۀ رویۀ کفش، کیف، پوشاک، و امثال آن به کار می‌رود،

حل جدول

گونه ای چرم، چرم پرزدار

گونه ای چرم

چرم پرزدار

گونه ای چرم، چرم پرز دار

گویش مازندرانی

کش، چابک، زیرک، تند و تیز، پایین

فرهنگ فارسی هوشیار

نوعی پوست دباغی شده نرم و بمعنی صدای زیر و نازک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری