معنی جوغ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

چوبی که روی گردن جفت گاو می گذاشتند و گاوآهن را بدان می بستند تا زمین را شیار زده و شخم کنند، جوی آب. [خوانش: (اِ.)]

فرهنگ عمید

چوبی که روی گردن جفت گاو می‌گذارند و گاوآهن را به آن می‌بندند و زمین را شخم می‌زنند، یوغ،

حل جدول

چوب روی گردن گاو

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) چوبی که روی گردن جفت گاو نهند و گاو آهن را بدان بندند و زمین را شیار و تخم کنند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر