معنی جود در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

بخشش، کرم، جوانمردی،

فرهنگ عمید

کرم، بخشش، عطا،
جوانمردی،

حل جدول

بخشش، جوانمردی

بخشش، سخا

بخشش، جوانمردی، سخا

سخا

مترادف و متضاد زبان فارسی

بخشش، بذل، بلندنظری، سخاوت، سخا، کرم، جوانمردی، رادی،
(متضاد) خست

فرهنگ فارسی هوشیار

کرم، بخشش، سخا، جوانمردی، دهش

فرهنگ فارسی آزاد

جَوْد، باران زیاد،

جُوْد، کرم- بخشش- سخاء،

جَوْد، (جادَ، یَجُوْدُ) بذل و بخشش کردن، در سخا و عَطا سبقت گرفتن، زیاد شدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری