معنی جوانمردی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~.) (حامص.) بخشندگی، سخاوت.

فرهنگ عمید

سخاوت، فتوت،

حل جدول

سخاوت

مکرمت، مروت، بخشش، مردانگی، فتوت، همت

رادی

فتوت

مترادف و متضاد زبان فارسی

بخشش، بخشندگی، حمیت، سخا، سخاوت، فتوت، لوطی‌گری، مردانگی، همت،
(متضاد) ناجوانمردی

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ سخاوت بخشندگی، همت فتوت.

پیشنهادات کاربران

کَرَم کردن

مرد رایی

مروّت

رادمردی

فتوّت

آزادمردی

بلندمنشی

پایمردی

آزادگی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر