معنی جواد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جَ) [ع.] (ص.) بخشنده، راد.

(جَ وّ) [ع.] (ص.) بسیار بخشنده.

(جَ) [ع.] (ص.) اسب تندرو.

فرهنگ عمید

سخی، بخشنده،
[جمع: جیاد] اسب تندرو،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرم،
(متضاد) خسیس، لئیم

فرهنگ فارسی هوشیار

سخی، لقب امام نهم شیعیان جهان

فرهنگ فارسی آزاد

جَواد، لقب دیگر امام نهم شیعیان اثنی عشری حضرت محمد بن علی ملقب به تقی،

جَواد، سخی، بخشنده (جمع:اَجْواد، اَجاوِید، جُوْد، جُوْدَه)، اسب نجیب (جمع:جِیاد)،

جَوّاد، بسیار سخی، بسیار بخشنده و با کَرَم، (از اَسماءِ الهی است)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری