معنی جهانگیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~.) (ص فا.) گیرنده جهان.

مترادف و متضاد زبان فارسی

عالمگیر، فاتح، کشورستان، همگانی،
(متضاد) جهاندار

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) گیرنده عالم مسخر جهان. توضیح صفت پادشاه فاتح آید. یا شهرت جهانگیر. شهرتی که بهمه اقطار جهان رسد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر