معنی جنگنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جَ گَ دِ یا دَ) (اِفا.) آن که می جنگد، رزم کننده.

فرهنگ عمید

جنگ‌کننده،
هواپیمای نظامی،

حل جدول

محارب

مترادف و متضاد زبان فارسی

حربی، رزمنده، جنگی، سلحشور، مبارز

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) آنکه جنگ کند جنگی رزم کننده محارب.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر