معنی جمله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

همگی، همه، کلام و سخنی که معنی داشته و کامل باشد (دستور)، سخن، کلام، تماماً، سراسر، خلاصه، مجمل. [خوانش: (جُ لِ) [ع. جمله] (اِ.)]

فرهنگ عمید

(ادبی) در دستور زبان، کلام و سخنی که مفید معنی بوده و مرکب از مسند و مسندالیه باشد،
(صفت) همه، همگی،
(ضمیر) همه، همگی،
(قید) تماماً،
(اسم) خلاصه،
* جملهٴ شرطیه: (ادبی) در نحو، جمله‌ای که در آن ادات شرط از قبیل آن، «لو» و «لولا» باشد،
* جملهٴ معترضه: جمله‌ای خارج از موضوع که میان کلام وارد شود،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

رسته، فراز، گزاره

مترادف و متضاد زبان فارسی

تمام، کاملاً، کل، همه، یکباره، یکسر، یکسره، عبارت، زمره، عداد

فرهنگ فارسی هوشیار

همگی چیزی، همه، تماماً

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر