معنی جمال الدین اسدآبادی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی آزاد

جَمالُ الدِّین اَسَد آبادی، یا افغانی (1254 تا 1314 هجری قمری) مردی بود سیاسی و مُزَوِّر که علاوه بر فعالیت های سیاسی در مخالفت با حکومت ایران، به نهایت عداوت علیه امرالله و حضرت بهاء الله اقدامات مختلفه نمود و یحیائیهائی چون شیخ احمد روحی و میرزا آقاخان کرمانی را که هر دو دامادهای ازل هم بودند دور خود جمع کرد و هر خدعه و تزویر در افتراء به حضرت بهاءالله و امرالله بکار برد تا عاقبت از گفتار بازماند و سرطان زبان گرفت و بعد از رنج طولانی و عمل نافرجام جرّاحی و قطع زبان از این جهان برفت،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر