معنی جلیل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جَ) [ع.] (ص.) باشکوه.

(جُ لَ) (اِ.) پرده، پوششِ مهد و کجاوه.

فرهنگ عمید

بزرگوار، کلان‌سال، و محترم،

پردۀ روی کجاوه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

باحشمت، رفیع، شامخ، عالی‌قدر، عظیم، محتشم، والا

فرهنگ فارسی هوشیار

بزرگوار، بزرگ قدر، نامی از نامهای خدایتعالی

فرهنگ فارسی آزاد

جَلِیْل، (Galilee) ناحیهء کوهستانی و حاصلخیریست در شمال اراضی مقدَّسه که دریاچه طبریه نیز در آن واقعست،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر