جله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
ظرف مایعات مانند خم، کدوی شراب، کدوی بزرگ از تمر و خرما. [خوانش: (~.) [ع. جله] (اِ.)]
(جُلِّ) (اِ.) گره، گره ریسمان.
حل جدول
گره طناب
گویش مازندرانی
به این زودی
فرهنگ فارسی هوشیار
سبد و بمعنی گره ریسمان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.