معنی جفاپیشه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

ستمکار، ستمگر، جفاجو، جفاکار، جفاگر، جفاکیش،

حل جدول

معشوق نامهربان

مترادف و متضاد زبان فارسی

آزارپیشه، ستمگر، ظالم، متعدی، نامهربان،
(متضاد) مهربان

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) ستمکار ظالم، معشوق نامهربان محبوب ستمگر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر