جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی جربزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

زیرکی، خدعه، توانایی برای انجام کاری. [خوانش: (جُ بُ زِ) [ع.] (اِمص.)]

فرهنگ عمید

توانایی انجام کاری، شایستگی، لیاقت،
جرئت،

حل جدول

قابلیت و شایستگی اشخاص.

قابلیت و شایستگی اشخاص

توانایی

مترادف و متضاد زبان فارسی

جرات، شهامت، قابلیت، شایستگی، لیاقت، زیرکی

فرهنگ فارسی هوشیار

فریبندگی و بازندگی، فریفتن و گول زدن

فرهنگ عوامانه

قابلیت و شایستگی اشخاص را گویند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
جربزه: زیرکی، خدعه، توانایی برای انجام کاری. [خوانش: (جُ بُ زِ) [ع.] (اِمص.)] جربزه: توانایی انجام کاری، شایستگی، لیاقت، جرئت، جربزه: قابلیت و شایستگی اشخاص. جربزه: قابلیت و شایستگی اشخاص جربزه: توانایی جربزه: جرات، شهامت، قابلیت، شایستگی، لیاقت، زیرکی جربزه: فریبندگی و بازندگی، فریفتن و گول زدن جربزه: قابلیت و شایستگی اشخاص را گویند.