معنی جراثیم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(جَ) [ع.] جِ جرثومه.
فرهنگ عمید
جرثومه
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: جرثومه) انگل ها، آسال ها بندادها، جوانه ها (اسم) جمع جرثوم. خانه های مورچه، خاکهای پای درختان، کرمهای ذره بینی میکربها
فرهنگ فارسی آزاد
جَراثیم، جُرثُومَه ها (بلکمهء جُرْثُومَه مراجعه شود)،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.