معنی جبری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

اجباری،
مربوط به علم جبر: معادلات جبری،
[مقابلِ قَدَری] (فلسفه) [قدیمی] کسی که معتقد به نظریۀ جبر باشد: سُنّی از تسبیح جبری بی‌خبر / جبری از تسبیح سُنّی بی‌اثر (مولوی: ۳۹۲)،

مترادف و متضاد زبان فارسی

اجباری، قسری، قهری،
(متضاد) اختیاری

فرهنگ فارسی هوشیار

ضروری، غیر ارادی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر