معنی جاهد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(هِ) [ع.] (اِفا.) جهد کننده، کوشا.
جهدکننده، کوششکننده، کوشنده، کوشا،
پرتلاش، تلاشگر، جدی، ساعی، کوشا، مجد،
(متضاد) کاهل
آرزومند، طعام، کوشنده
جاهِد، جَهد کننده- کوشش کننده -کوشا- بیدار در شبها،