معنی جامگی خوار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(~. خا) (اِ. ص.) خدمتکار، نوکر، خدمتکاری که حقوق می گیرد.
فرهنگ عمید
وظیفهخوار: که ای جامگیخوار تدبیر من / ز جام سخن چاشنیگیر من (نظامی۵: ۷۶۳)،
نوکر و خدمتکار که مقرری ماهیانه یا سالیانه بگیرد،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) گیرنده جامگی خدمتکار پرستار، مردم علوفه دار، مردم علوفه دار، شرابخوار.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.