جامد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
یخ بسته، منجمد، آن چه که زنده نیست و رُشد ندارد مانند سنگ. [خوانش: (مِ) [ع.] (اِفا.)]
فرهنگ عمید
(فیزیک) ویژگی مادهای که شکل و حجم ثابتی دارد و در برابر تغییر شکل مقاومت نشان میدهد، مانند چوب،
خشک و بیروح، نامطبوع،
(ادبی) =اسم * اسم جامد
حل جدول
دج
فرهنگ واژههای فارسی سره
سنگ شده
مترادف و متضاد زبان فارسی
جماد، سخت، سفت، منجمد
فرهنگ فارسی هوشیار
یخ بسته، افسرده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.