معنی جاف جاف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

زنی که به یک شوهر قناعت نکند و آرام نگیرد، زن بدکار، قحبه، فاحشه: ز دانا شنیدم که پیمان‌شکن / زن جاف‌جاف است آسان‌فکن (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۱۰۵)، جاف‌جاف است و شوخگین و سترگ / زنده مگذار دول را زنهار (منجیک: شاعران بی‌دیوان: ۲۲۶)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) زن بدکار قحبه فاحشه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر