معنی جازم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

قاطع، کسی که در قصد خود تردید نکند، قطع کننده، برنده. [خوانش: (زِ) [ع.] (اِفا.)]

فرهنگ عمید

جزم‌کننده، قصدکننده،
کسی که در قصد خود تردید نداشته باشد، قاطع،
هریک از عوامل جزم کلمه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

برا، برنده، قاطع، بی‌گمان، قطعی، خبر، قضیه

فرهنگ فارسی هوشیار

عزم استوار کننده، قطع کننده

فرهنگ فارسی آزاد

جازِم، قاطع، مُصَمَّم، بدون تردید در قصد و تصمیم، حرکتِ جزم (سکون) دهنده بفعل مضارع، (جمع:جَوازِم)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر