معنی جارو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(اِمر.) جاروب، درمنه.

(اِمر.) = جاروب: وسیله ای برای رُفتن خاک و خاشاک که از گیاه مخصوص جارو درست کنند.،~ برقی دستگاهی برقی دارای صفحه برس و لوله ای بلند و محفظه خالی که خاک و خاشاک را درون خود می مکد.

فرهنگ عمید

آلتی برای تمیز کردن خاک‌وخاشاک و زباله از روی زمین که از برخی گیاهان یا الیاف مصنوعی تهیه می‌شود، جاروب،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جاروب، درمنه

گویش مازندرانی

جارو، نهر

فرهنگ فارسی هوشیار

آلتی که با آن خار خاشاک را از روی زمین بروبند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر