معنی ثقلان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ثقلان. [ث َ ق َ] (ع اِ) تثنیه ٔ ثَقَل. ثقلین. || آدمی و پری. آدمیان و پریان. انس و جن:
شمس الوزراء احمد عبدالصمد آن کو
شمس الوزراء نیست که شمس ثقلان است.
منوچهری.
|| سید ثقلان، رسول اکرم صلوات اﷲ علیه:
زانکه تو هم نام سید ثقلانی
مادح هم نام سیدالثقلانم.
سوزنی.
(ثَ قَ) [ع.] (اِ.) انسان و جن.
آدمی و پری (اسم تثنیه ثقل) آدمی و پری آدمیان و پریان انس و جن ثقلین. یا سید ثقلان. رسول اکرم صلی ا. . . علیه و آله. آدمی و پری