معنی ثاقب الحجر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ثاقب الحجر.[ق ِ بُل ْ ح َ ج َ] (ع اِ مرکب) بسپایه. کثیرالارجل. بسفایج. (مفردات ابن البیطار) (تذکره ٔ اولی الالباب). اضراس الکلب. تشمیر. سقی رغلا. چشمک. مشوطالغراب. و نیز رجوع به کثیرالارجل شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) بسپایه بسپایک بسفایج کثیرالارجل سقی رغلا.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.