معنی تیغال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تیغال. (اِ) آشیان جانوران را گویند و به این معنی به جای حرف ثالث (غ) «خای » نقطه دار هم به نظر آمده است. (برهان) (آنندراج). آشیان جانوران. (ناظم الاطباء). || چیزی است دوایی، شبیه به نمک و همچو ترنجبین بر خار می بندد و بعضی گویند آشیان کرمی است که بر بوته ٔ خار می سازد و در آن حلاوتی به اندک عفوصتی هست و به عربی سکرالعشر خوانند و بعضی گویند سکرالعشر صمغی است که ازدرخت عشر برمی آید. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). شکرالعشر به فارسی شکرک کوهی است. (از الفاظ الادویه). گیاهی که به درون، شکر تیغال دارد و در درکه آن را تیغ قندک گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

آشیانه مرغان، دارویی که در گیاهی خاردار تولید می شود. [خوانش: (اِ.)]

فرهنگ عمید

آشیانۀ پرندگان، لانۀ مرغ،

شکرتیغال

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر