معنی تیزخاطر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تیزخاطر. [طِ] (ص مرکب) ذکی. فطن (مرد). فطنه (زن). ذکیه. شهم. سبک فهم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

مترادف و متضاد زبان فارسی

تیزطبع، تیزفهم، زیرک، هوشمند، هوشیار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر