معنی تیرکمان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تیرکمان. [ک َ] (اِ مرکب) در تداول، قوس قزح. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

(کَ) (اِمر.) بازیچه کودکان به صورت قطعه کوچک چرم یا لاستیکی که دو سوی آن را با کش به دو شاخه کوچکی می بندند و با آن سنگریزه پرتاب کنند.

فرهنگ عمید

تیروکمان،
کمان،
* تیرکمان آبی: (زیست‌شناسی) گیاهی پایا، با ساقه‌های دراز و برگ‌هایی شبیه پیکان که در میان آب و جاهای بسیارمرطوب می‌روید،

حل جدول

سلاح جنگ های قدیمی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر