معنی تگس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تگس. [ت َ گ َ] (اِ) همان تگژ مرقوم است. (شرفنامه ٔ منیری). استخوان و هسته ٔ درون و صره ٔ انگور. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
برگونه ٔ سیاهی چشم است غژم او
هم بر مثال مردمک چشم از او تگس.
بهرامی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
دیده ٔ حاسد بتو چون غژب انگور است سرخ
در لگدکوب عنا بادش جدا آب از تگس.
سوزنی (یادداشت ایضاً).
رجوع به تکز و تکژ و تکس و تگسک شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر