معنی تولک کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تولک کردن. [ل َ ک َ دَ] (مص مرکب) کریز کردن و پرریختن پرندگان مانند چرغ و شاهین و جز آن. (ناظم الاطباء). ریختن بعض حیوان پر یا موی را در موسمی معلوم از سال. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تولک و دیگر ترکیبهای این کلمه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر