معنی توشه گرفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

توشه گرفتن. [ش َ / ش ِ گ ِ رِ ت َ] (مص مرکب) زاد راه گرفتن. غذا و خوراکی گرفتن:
بی جگر خوردن نگردد قطع صائب راه عشق
توشه ٔ این راه از لخت جگر باید گرفت.
صائب (از آنندراج).
در سراغ کوی او از کعبه خواهم همتی
از برای راه باید توشه در منزل گرفت.
سلیم (ایضاً).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر