معنی توشه ٔ راه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

توشه ٔ راه. [ش َ / ش ِ ی ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) زاد و مایحتاج مسافرت از خوراکی. (ناظم الاطباء). زاد سفر. ره توشه:
بجوئید و این توشه ٔ ره کنید
بکوشید تا رنج کوته کنید.
فردوسی.
ز شغل دگر دست کوتاه کرد
به عزم سفر توشه ٔ راه کرد.
نظامی.
منم روی از جهان در گوشه کرده
کفی پست جوین ره توشه کرده.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر