معنی توتیای قلم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

توتیای قلم. [ی ِ ق َ ل َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) توتیای قلمی. قسمی از توتیا. (آنندراج). توتیای انابیبی و مزاربی. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن):
کلکش زده دم ز نکته های قلمی
زد بر قد خط، راست قبای قلمی
هرگز نشود سپید زیرا که کشد
در چشم دوات توتیای قلمی.
محمدعلی ماهر (از آنندراج).
آید چو توتیای قلم یک قلم مرا
از سوز دل عیان بنظر استخوان و مغز.
باقیای کاشی (ایضاً).
رجوع به توتیا شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر