معنی توتیای دیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
توتیای دیده. [ی ِ دی دَ / دِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) توتیای چشم. (ناظم الاطباء):
چشم حورا چون شود شوریده، رضوان بهشت
خاک پایش توتیای دیده ٔ حورا کند.
منوچهری.
رجوع به توتیای چشم و توتیا و دیگر ترکیبهای آن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.