معنی تواری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
تواری.[ت َ] (ع مص) پنهان شدن. (زوزنی). پوشیده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). استتار.اختفاء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پنهان شدن و پوشیدگی. (غیاث اللغات) (آنندراج): و پسرزاده ای را ازآن نزار که از جمله ٔ ائمه ٔ ایشان بود در زی اختفا و لباس تواری به الموت آورده است. (جهانگشای جوینی). که مثل چنان خصمی که ضعیف شده باشد و ستور تواری و استخفا بروی حال فروگذاشته هم در آن وهلت چگونه او را مهلت دهند؟ (جهانگشای جوینی). نزدیک او و مادرش کس فرستاد که از اصناف، تواری و اختفا انصاف نباشد. (جهانگشای جوینی). || نزد صوفیه احاطه و استیلای الهی را گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون).
(تَ) [ع.] (مص ل.) پنهان شدن، نهفته گشتن.
پنهان شدن، نهفته شدن،
دربهدر شدن،
دربهدری، اختفا، دربهدر شدن، پنهان شدن
طایفه ای – فامیلی – تباری
پنهان و پوشیده شدن، اختفاء، پوشیدگی
تَوارِی، پنهان شدن، مخفی گشتن،