معنی تهمیشه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تهمیشه. [ت َ ش ِ] (اِخ) نام پشته ای است دردارالمرز نزدیک به بیشه ٔ نارون. (برهان) (از آنندراج). نام جنگلی. (ناظم الاطباء). ظاهراً تمیشه. رجوع به فهرست سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین). رجوع به تمیشه و تهیشه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر