معنی تن‌پرور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌حال، بی‌عار، بی‌کاره، تن‌آسا، تنبل، تن‌پرست، خوش‌گذران، راحت‌طلب، تن‌آسان،
(متضاد) زرنگ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر