معنی تنگ درزی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تنگ درزی. [ت َ دَ] (حامص مرکب) چسبانی و اختلاط. (غیاث اللغات) (آنندراج):
به تنگ درزی ربط صد آشناچه کنم
دلم خوشست که بیگانه همنشینت نیست.
تأثیر (از آنندراج).
بعضی گویند بضم اول و فتح نون (کذا) و کاف عربی (تُنَک دَرْزی) بمعنی پیوستگی و وصل دو چیز باشد که محل وصل آنها به غور معلوم شود. (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع به تنک درزی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر