معنی تنش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تنش. [ت َ ن ِ] (اِمص) اسم مصدر از تنیدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تنیدن شود.

فرهنگ عمید

تنیدن

مترادف و متضاد زبان فارسی

اغتشاش، انقلاب، بحران، ناآرامی،
(متضاد) آرامش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر