معنی تمغر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تمغر. [ت َ م َغ ْ غ ُ] (ع مص) بخون سرخ گردیدن ودر حدیث یأجوج و مأجوج: فرموا بنبالهم فخرت علیهم متمغره دماً؛ ای محمره بالدم. (از اقرب الموارد).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.