معنی تمسخر کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تمسخر کردن. [ت َ م َ خ ُ ک َ دَ] (مص مرکب) فسوس ولاغ کردن و مسخره نمودن مر کسی را. (ناظم الاطباء).

مترادف و متضاد زبان فارسی

دست انداختن، دست گرفتن، به‌مسخره گرفتن، ریشخند کردن، مسخره کردن، استهزا کردن،
(متضاد) تحسین کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

بغلک زدن (مصدر) مسخره کردن ریشخند زدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر