معنی تلیسة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تلیسه. [ت ِل ْ لی س َ] (ع اِ) خصیه و گویک مانندی که از برگ خرما سازند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خصیه مانندی که از برگ خرما سازند و شیشه در آن نهند. (از اقرب الموارد). || کیسه ٔ حساب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال: وضع الدفتر فی التلیسه. (اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر