معنی تلاشگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

سختکوش

سخت کوش

جاهد

مترادف و متضاد زبان فارسی

فعل فعال، ساعی، پرتلاش، زحمت‌کش، پرکار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر