معنی تق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(تَ یا تِ قّ) (ص.) صدایی که از شکستن چیزی یا برخورد دو جسم سخت یا افتادن جسمی به وجود می آید.، ~و لق الف - نیمه تعطیل. ب - زهوار دررفته، فرسوده.، ~ ِ ~چیزی درآمدن الف - صدای چیزی درآمدن. ب - افشا شدن امری نهانی.
اندازه، حدس گمان، بوته ی کدو، خیار و غیره، ریشه، اصل
از اصوات (صدای شکستن و ترک خوردن)
داغداغان
صدای افتادن و یا شکستن چیزی