معنی تفنن کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
تفریح کردن، سرگرم شدن، بازی کردن، مشغولیتیافتن
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) امری را بطرق مختلف انجام دادن. -2 ببازیها و تفریحات گوناگون مشغول شدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.