معنی تعییل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تعییل. [ت َع ْ] (ع مص) (از «ع ول ») عیال داری و نفقه دادن آنان. || عیال خود گردانیدن قوم را یا فروگذاشتن آنان را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (از «ع ی ل ») بد پروردن. (تاج المصادر بیهقی). بدخوارگی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گذاشتن اسب را در بیابان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گم کردن ضاله را به نهجی که جایش معلوم نشود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || بسیار شدن عیال مرد. || عیال داری و نفقه دادن آنان. || عیال خود گردانیدن قوم را یا رها کردن آنان را. (از اقرب الموارد).

فرهنگ فارسی هوشیار

عیال داری و نفقه دادن آنان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر